مقایسه اثربخشی مداخله رفتاری- تغذیه ای با مداخله شناختی بک در ترکیب با تجویز رژیم غذایی– فعالیت بدنی درکاهش اضافه وزن و بهبود نیمرخ چربی زنان
نویسندگان
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از پیامدهای اضافه وزن و چاقی؛ بدکارکردی چربیهای خون است که امروزه متخصصین سلامت برای اصلاح آنها روی رویکردهای چند وجهی (زیستی- روانی- اجتماعی) متمرکز شدهاند. از این رو، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی مداخله رفتاری- تغذیهای و مداخله شناختی بک در کنار تجویز رژیم غذایی- فعالیت بدنی برای کاهش اضافه وزن و بهبود نیمرخ چربی زنان دارای اضافه وزن و چاقی انجام شد. مواد و روش ها: با استفاده از طرح نیمه آزمایشی و روش نمونهگیری در دسترس 32 زن با 25≥ bmi که واجد معیارهای ورود- خروج بودند در دو گروه آزمایش (گروه مداخله رفتاری – تغدیهای و گروه مداخله شناختی بک) به طور تصادفی (هر گروه شامل 16 نفر) جایگزین شدند. وزن، قد و نیمرخ چربی کلیه آزمودنیها قبل، بعد و سه ماه پس از پایان مداخلهها اندازهگیری شدند نتایج: تحلیل دادهها با نسخه شانزدهم spss و با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد هر دو مداخله باعث کاهش معنادار وزن، tg و tc شدند (05/0p<). همچنین، hdl در هر دو گروه افزایش معنادار داشت (05/0p<). اما میان دو مداخله در تغییر این مؤلفهها به جز ldl تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0p >). نتیجهگیری: به نظر میرسد انواع مداخلههای روانشناختی در کنار مداخلههای تغذیهای و فعالیت بدنی، با استفاده از روشهای خاص خود به واسطه کنترل به راه اندازندههای پرخوری و اصلاح رفتارها و باورهای مخرب غذاخوردن به یک اندازه باعث بهبود نیمرخ چربی و کاهش وزن آزمودنیها میشوند.
منابع مشابه
مقایسه اثربخشی مداخله رفتاری- تغذیهای با مداخله شناختی بک در ترکیب با تجویز رژیم غذایی– فعالیت بدنی درکاهش اضافه وزن و بهبود نیمرخ چربی زنان
Background and Objective: One of the consequences of overweight and obesity is dyslipidemia. Hence, this research is conducted to compare the effectiveness of behavior-nutritional and Beck cognitive therapy combing to dietary-physical activity prescriptions on declining overweight, and modifying lipid profile among overweight and obese females. Materials and Methods: Applying semi exper...
متن کاملبررسی میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نمایه توده بدنی و خودپنداره افراد با اضافه وزن
سابقه و هدف: چاقی یک بیماری مزمن است که اگر مورد مداخله قرار نگیرد علاوه بر بیماریهای جسمی و روانی، ظرفیت کار و توانایی افراد را کاهش میدهد و آنها را در مقابل بیشتر بیماریها، آسیب پذیر میسازد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر نمایه توده بدنی و خودپنداره افراد دارای وزن بالای مراجعه کننده به مراکز تغذیه درمانی استان ایلام انجام شد. مواد و روشها: روش پژوهش نیمه تجربی از نو...
متن کاملمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملتأثیر مداخله شناختی- رفتاری بر تبعیت از رژیم غذایی و محدودیت مصرف مایعات در بیماران همودیالیزی
مقدمه: افزایش در مصرف مایعات و رژیم غذایی نامناسب باعث ایجاد عوارض و مرگ و میر زودرس میشود. به منظور بهبود تبعیت از رژیم غذایی و محدودیت مصرف مایعات در بیماران همودیالیزی میتوان از استراتژیهای مداخلهای مانند آموزش بیمار و استراتژیهای شناختی- رفتاری استفاده کرد. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخله شناختی- رفتاری بر تبعیت از رژیم غذایی و محدودیت مصرف مایعات در بیماران همودیالیزی انجام شد...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
دانشور پزشکیجلد ۲۰، شماره ۱۰۴، صفحات ۵۱-۶۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023